رخشنده اعتصامی مشهور به پروین از شاعران برجسته معاصر ایران است. پروین دختر یوسف اعتصامالملک ادیب و مترجم نامدار ایران در آخر دوره قاجار است. این شاعر پرآوازه ادب پارسی در روز ۲۵ اسفند سال ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز دیده به جهان گشود و به دلیل سابقه خانوادگیاش از دوران کودکی به ادبیات فارسی و شعر علاقه داشت و روحیه نقاد او باعث تراوش اندیشههای نوین در شعر شد. پروین اعتصامی از شاگردان ملکالشعرای بهار بود و همواره به عنوان بانوی مدافع حقوق محرومان و ستمدیدگان و فقرا شناخته میشود. در بیست و هشت سالگی ازدواج کرد ولی به دلیل عدم تفاهم با همسرش از او جدا شد. در سالهای شکوفایی دانشسرای عالی در فاصله سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۵ کتابدار کتابخانه دانشسرای عالی در باغ نگارستان تهران بود ولی این دوره نیز بسیار کوتاه بود زیرا روحیات او با مشاغل اداری و ضوابط محدود کننده سازگار نبود. در دوران کاریاش در کتابخانه دانشسرا هر دانشجویی که مایل بود میتوانست کتاب به منزل ببرد و هر وقت که خواندن آن را به پایان رساند برگرداند. آزاداندیشی این بانو و همچنین خلق مضامین نوین در ادبیات فارسی جلوهای متفاوت از ادبیات فارسی را به جهان عرضه نمود. در تعریف شعر اجتماعی باید گفت که این گونه از شعر نقد حال و روزگار است که از بیداد زمانه مینالد و شاید اندیشههای پروین در رشد این مکتب مؤثر بوده است. در نهایت این بانوی فرهنگی در سن ۳۵ سالگی به دلیل ابتلا به بیماری حصبه در سال ۱۳۲۰ خورشیدی از دنیا رفت و در حرم حضرت معصومه در آرامگاه خانوادگی اعتصامالملک به خاک سپرده شد. برای سنگ آرامگاهش شعری سرود که تا به امروز پند و اندرز برای همه خردمندان است. لازم به ذکر است که در سال آینده کنگره پروین اعتصامی و بزرگداشت او در دانشگاه خوارزمی به همت معاونت پژوهشی برگزار خواهد شد.
استاد عبدالله انوار در روز ۱۸ اسفند ماه ۱۴۰۱ دیده از جهان فروبست. او از سرآمدان روزگار ما بود و در دانشپژوهی یگانه و بیهمتا. هنگامی که به خانهاش قدم مینهادی انبوه کتابها مجال راه رفتن نمیداد. استاد انوار در ۱۸ مرداد سال ۱۳۰۳ خورشیدی در تهران بهدنیا آمد. پدرش سید یعقوب انوار از نماینده شهر اردکان فارس در مجلس مشروطه در اواخر دوره قاجار بود. به سبب اهمیت جایگاه پدرش بسیاری از بزرگان و رهبران سیاسی ایران به منزل آنها رفت و آمد داشتند و همین مسأله موجب آشنایی استاد انوار با دانشمندان و مشاهیر معاصر شد. انوار پس از تحصیل در مقطع متوسطه به پیشنهاد پدرش به دانشسرای عالی وارد شد تا به تحصیل در رشته ریاضیات بپردازد. وی در سال ۱۳۲۱ دانشجوی دانشسرای عالی در باغ نگارستان بود و در آنجا از محضر پروفسور محسن هشترودی بهره برد. در طول زندگانی پربارش هزاران جلد کتاب را فهرستنویسی کرد و به مدت ۲۰ سال رئیس بخش نسخ خطی کتابخانه ملی ایران بود. استاد انوار به تصحیح متون کهن نیز بسیار علاقهمند بود؛ تصحیح کتاب جهانگشای نادری و شرح ترجمه دانشنامه علایی ابن سینا از آثار مشهور اوست. ترجمه و تفسیر او از متن کتاب شفای ابن سینا و همچنین تدریس ریاضیات قدیم از جمله اقدامات ارزشمندش در سالهای اخیر است. وی به دلیل سن بالایی که داشت تمام تغییر و تحولات تهران را دیده بود. به همین خاطر بسیاری از تهرانشناسان از دیدهها و تجربیات او برای پژوهش خود استفاده میکردند.
ایرج افشار در ۱۶ مهرماه سال ۱۳۰۴ خورشیدی در منطقه شمیران بهدنیا آمد. نام پدرش محمود افشار و نام مادرش نصرت برازنده بود. پدر ایرج از دانشآموختگان رشته علوم اجتماعی در دانشگاه لوزان سوییس بود و از سرآمدان عصر خود بهشمار میرفت. یکی از دلایل شهرت پدرش انتشار مجله آینده بود. ایرج افشار در دهه ۱۳۲۰ برای تحصیل در رشته حقوق به دانشگاه تهران وارد شد. او صاحب ثروت بسیار کلانی بود و آن را در راه کسب علم و دانشاندوزی صرف کرد. بخش بزرگی از ثروت خانواده افشار امروزه وقف پژوهشهای ایرانشناسی، باستانشناسی و تدریس زبان فارسی به غیرایرانیان است. افشار در طول زندگی پربار خود نزدیک به ۳۰۰۰ مقاله و ۳۰۰ جلد کتاب به انتشار رساند. بسیاری از خاطرات معاصرین سیاسی و فرهنگی ایران به همت و کوشش او به چاپ رسید. او از بنیانگذاران کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و نخستین رئیس این مجموعه عظیم فرهنگی بود. با وجود این که مدرک تحصیلیاش کارشناسی بود اما همواره در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و دانشسرای عالی به تدریس در رشته کتابداری و ایرانشناسی میپرداخت. همچنین سابقه تدریس در دانشگاههای سوییس و ژاپن نیز در کارنامه افشار ثبت شده است. یکی از آثار شاخص او کتاب گرانبهای یادگارهای یزد است. خاطرات سید حسن تقی زاده نیز به کوشش این بزرگمرد به چاپ رسید. در نهایت ایرج افشار پس از عمری تلاش و پژوهش در ۱۸ اسفند ماه سال ۱۳۸۹ خورشیدی بر اثر کهولت سن از دنیا رفت.
دکتر جعفر شعاریان ستاری در ۱۲ اردیبهشت ماه سال ۱۳۰۴ خورشیدی در شهر تبریز دیده به جهان گشود. او در میان اهل فضل به جعفر شعار مشهور است. در کودکی از محضر پدرش قرآن و ادبیات عربی فراگرفت. پس از اتمام مقطع متوسطه به تحصیل در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه تبریز مشغول گردید و مانند بسیاری از همشهریان تبریزیاش شیفته و عاشق ادبیات فارسی بود. برای تحصیلات تکمیلی به تهران آمد و در دانشگاه تهران رشته ادبیات فارسی را ادامه داد و در سال ۱۳۴۲ موفق به اخذ درجه دکترا شد و به مدت ۶ سال با موسسه لغتنامه دهخدا همکاری داشت. این استاد فرزانه از سال ۱۳۳۵ به تدریس رشته ادبیات فارسی مشغول بوده است. دکتر شعار در سال ۱۳۵۶ به سرپرستی دانشگاه تربیت معلم منصوب شد و پس از انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۷ اسفند ماه سال ۱۳۵۷ دوباره به عنوان نخستین سرپرست دانشگاه تربیت معلم در سمت خود ابقا گردید. دکتر شعار از سال ۱۳۷۳ با فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی همکاری داشته و در همین دوران از نویسندگان دایرهالمعارف بزرگ اسلامی نیز بوده است. از ایشان ۵۵ عنوان کتاب بر جای مانده که تصحیح تاریخ یمینی، سفرنامه ناصرخسرو و مسالک و ممالک استخری از معروفترین آنها میباشد. سرانجام این استاد بزرگ ادبیات فارسی در یکم مرداد ماه سال ۱۳۸۰ خورشیدی دیده از جهان فروبست. به عقیده مقصود فراستخواه در صفحه ۲۷۳ کتاب دانشگاه خوارزمی در آیینه تاریخ، محمد مشایخی و جعفر شعار دو رئیس نمونه دانشگاه تربیت معلم بودهاند که در دوران ریاستشان امور به صورت هیأت امنایی اداره میگردید.
دکتر علیاکبر شعارینژاد در سال ۱۳۰۴ در تبریز بهدنیا آمد. او در دهه ۱۳۳۰ در رشته فلسفه و علوم تربیتی دانشآموخته شد و از همان دوره در دانشسرای عالی تبریز اقدام به تدریس نمود. او از سال ۱۳۴۴ در مدرسه عالی پارس که بعد با دانشگاه تربیت معلم ادغام شد تدریس خود را آغاز نمود. در همین سالها او تحصیل خود را در مقطع تحصیلات تکمیلی در دانشگاه تهران ادامه داد و در سال ۱۳۴۷ دانشآموخته گردید. دکتر شعارینژاد سابقه تدریس در دانشگاه علامه طباطبایی و تهران را نیز در کارنامه خود دارد. وی از استادان ممتاز دانشگاه تربیت معلم بوده و همواره حضور درخشان این شخصیت نامدار در دانشگاه تربیت معلم برگ زرینی از افتخارات این مکان علمی است. وی در بیشتر مقاطع تحصیلی مدارس نیز تدریس کرده و تجربه معلمی در بیشتر سطوح آموزشی را داشته است. آثار تألیفی زیادی از این استاد به جا مانده که برخی از آنها عبارتاند از:
روز دوشنبه یکم اسفند ماه سال ۱۴۰۱ موزه دانشگاه خوارزمی میزبان یکی از استادان و ورزشکاران پیشکسوت رشته تربیت بدنی بود. دکتر محمدرضا دهخدا در ۲۱ دی ماه سال ۱۳۳۱ در شهر گرگان دیده به جهان گشود. او دوران دبستان را در زادگاهش و دوران دبیرستان را در مدرسه عبدالعظیم قریب در تهران گذراند. در سال ۱۳۵۱ برای تحصیل در مقطع کارشناسی رشته تربیت بدنی به مدرسه عالی ورزش واقع در امجدیه رفت و تا سال ۱۳۵۵ دانشجوی این دانشگاه بود. در دوران تحصیل در مدرسه عالی ورزش همدوره بیژن ذوالفقارنسب و حمید سجادی بود و مربیان ایشان پرویز قلیچخانی و جواد رفوگر بودهاند. نقطه اوج فعالیت دکتر محمدرضا دهخدا حضور در مسابقات آسیایی تهران در سال ۱۳۵۳ بوده است. رشته تخصصی ایشان هاکی روی چمن است و مدتی نیز در حرفه داوری ژیمناستیک فعالیت کردهاند. وی در سال ۱۳۵۵ به دلیل تسلط بر زبان انگلیسی، معدل بالا و سوابق ورزشی متعدد برای بورسیه انتخاب شد و مقطع کارشناسی ارشد را در دانشگاه جرج تاون در شهر واشنگتن پایتخت آمریکا سپری نمود. پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۸ هیأت علمی دانشگاه تربیت معلم شد و در سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴ در همین دانشگاه به تحصیل در مقطع دکترای رشته فیزیولوژی ورزشی پرداخت. مسأله ادغام مدرسه عالی ورزش با دانشگاه تربیت معلم از دیدگاه ایشان امری مناسب و درست بودهاست زیرا امکانات ورزشی این دو نهاد به طور مشترک در یک نهاد واحد عرضه گردید. ایشان تا سال ۱۳۹۹ در این مجموعه فرهنگی به تدریس و تربیت ورزشکاران مشغول بودهاند. یکی از دانشجویان نامدار وی در مقطع کارشناسی علیرضا دبیر بوده است. در دوران پس از انقلاب دکتر دهخدا از اعضای کمیته ملی المپیک بوده و به عنوان مربی فنی هیأت ورزشی ایران را در المپیک ۱۹۸۸ سئول، ۲۰۱۲ لندن و ۲۰۱۶ ریو دو ژانیرو همراهی کرده است. سابقه تدریس و مربیگری و همچنین حضور در مسابقات جهانی و همچنین دارا بودن سمتهای اجرایی در سازمان تربیت بدنی و دانشگاه خوارزمی نشانگر تجربه بالا و فعالیت مستمر این استاد پیشکسوت است. دکتر دهخدا موزه دانشگاه خوارزمی را مرکزی برای معرفی مفاخر مردمی در جامعه میداند که باید در راهاندازی آن اهتمام داشت. در این گفتگو بر اهمیت رشته تربیت بدنی، تمرینهای فیزیکی و سابقه درخشان آن در دانشسرای عالی تأکید شد. افراد بسیاری از همین کلاسهای درس، تشک تمرین و سالنهای دانشگاه تربیت معلم به مدالهای رنگارنگ کشوری، جهانی و المپیک رسیدند و امید ایشان این است که دوباره آن افتخارات ورزشی در خوارزمی تکرار گردد.
۳۶ سال پیش در چنین روزی محمدحسین تجلی به شهادت رسید. محمدحسین در ۱۴ خرداد ماه سال ۱۳۴۱ خورشیدی در شهر زنجان به دنیا آمد. پدرش ابوالفضل نام داشت و کارمند اداره شهرداری بود. دوران دبستان را در مدرسه فردوسی و دوران دبیرستان را در مدرسه شریعتی گذراند و تا مقطع دیپلم در شهر زنجان ساکن بود. پس از انقلاب گواهی دیپلم خود را دریافت نمود و مدتی در اداره جهاد سازندگی مشغول به آبادانی روستاها بود و سپس به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد. او معلم یکی روستاهای اطراف سلطانیه به نام قرهبلاغ بود و در آنجا در ساخت مدرسه نیز یاری نمود. بیشتر اهالی روستا از حضور این دانشجوی شهید خاطره دارند. او در سال ۱۳۶۴ برای تحصیل در مقطع کارشناسی رشته علوم اجتماعی به دانشگاه تربیت معلم وارد شد و مدتی در خوابگاه سمیه اقامت داشت. دوران تحصیل او در دانشگاه تربیت معلم دورانی کوتاه بود. در همان سال از طرف بسیج شهر زنجان به عنوان رزمنده داوطلب به جبهه اعزام گردید. پس از اعزام به جبهه در تاریخ ۴ اسفند ماه سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر مطهر این شهید بزرگوار در گلزار شهدای پایین در شهر زادگاهش به خاک سپرده شده است.